به بهانهی دیدار مسئولان كتابخانهها و كتابداران با رهبر انقلاببرگزاری نمایشگاه بینالمللی كتاب در تهران در بهار هر سال و استقبال شایان توجه مردم و توسعه چشمگیری كه در پیشرفت كتابخانههای عمومی كشور به عمل آمده است، همه حكایت از بركاتی دارد كه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران نصیب این سرزمین شده است. دقیقاً به همین جهت است كه باید با درایت و سیاستگذاری هرچه بهتر، كتاب و كتابخوانی را بار دیگر همانند تاریخ درخشان اسلامی و ایرانی گذشته خود در رأس فرهنگ عمومی و زندگی روزمره قرار دهیم.
برای این منظور برداشتن چهار گام بزرگ ضروری است.
اول، دانستن و ادراك خوب و صحیح از تاریخ اسلامی و ایرانی. تاریخ كتاب و كتابخانه در تمدن و فرهنگ اسلامی و ایرانی باید الگویی برای توسعهی كتاب باشد. نسل جوان و جدید ما باید آگاهی و حافظهی جامع و درست از تاریخ كشور و مردم و جامعهی خود داشته باشد تا بتواند اطلاعات انبوه و جدید امروز را در چهارچوب گنجینههای گذشته ارزیابی كند. تاریخ بزرگترین میراث شناسایی خود و مملكت و مسیر اصلی در استقرار هویت و گسترش فرهنگ است. موضوع تاریخ یكی از ضروریترین احتیاجات شهروندی و سواد تاریخ یكی از لازمترین عوامل در همبستگی جامعه و درك مسائل و وقایع و رویدادهای زندگی ما است.
فقدان یك سامانهی توزیعدوم، سیاستگذاری؛ بازاریابی و توسعهی نشر كتاب باید در راستای احتیاجات جامعه و نیازمندیهای مردم باشد. تشویق نویسندگان، مترجمان و ناشران برای تولید و توزیع كتابهای مفید و با توجه به حفظ و گسترش فرهنگ ایرانی و اسلامی و همچنین پیشرفت علم و دانش و آگاهی از وضع جهانی و محیط فرهنگی دیگران، باید در دستور كار متصدیان و سیاستگذاران قرار گیرد.
چه عواملی انتخاب ما را در تولید صحیح و درست نشر و توزیع كتاب تعیین می كند؟ چه كتابهایی تحت چه شرایطی و برای چه منظوری چاپ و منتشر میشوند؟ چه نسبتی بین كتابهای منتشرهی كنونی و علاقه و خواست جامعه و مردم وجود دارد؟
سوم، یكی از بزرگترین مشكلات ما در موضوع كتاب، مسئلهی توزیع و بازاریابی است. ایران فاقد یك سامانهی توزیع و بازاریابی ملی است و اغلب ناشران و مراكز انتشاراتی با تولید و چاپ كتاب سر و كار دارند و نه توزیع و ترویج و بازاریابی و تبلیغ و فروش آن بین علاقهمندان و طبقات مختلف جامعه. امروز قدرت انتشاراتی كتاب در سطح ملی و جهانی در دنیا با زیرساخت های توزیع و بازاریابی (شناخت و جذب خوانندگان كتاب) مرتبط است. مهمترین و سودمندترین اثر و بهترین كتاب اگر چاپ شده ولی در انبار منتظر خریدار و مشتری بماند و مردم از آن اطلاع نداشته باشند كوچكترین تأثیری در جامعه نخواهد داشت. تیراژ كتاب در ایران در مقایسه با جمعیت و سطح دانش و علاقه باید به مراتب بالاتر از وضع كنونی باشد. در ایران فاصله تولید، چاپ و توزیع آن بسیار طولانی و با مشكلات فراوانی همراه است.
رسانههای جدید و بهانهای برای كتاب نخواندنچهارم و یكی از مهمترین عوامل در موضوع ارتقای سطح علم و دانش در جامعه، فرهنگ مطالعه كتاب است. امروز به علت توسعه و پیشرفت صنایع الكترونیك و دیجیتالی توجه مردم و به ویژه نسل جوان معطوف به این نوع رسانهها شده است. تلویزیون یك مثال خوبی است. سؤال اصلی این است كه چگونه میتوان فرهنگ مطالعه كتاب را مانند فرهنگ صنایع دیگر در جامعه بالا برد به طوری كه مطالعهی كتاب در جامعه نهادینه شود.
در قرون وسطی كه دوره طلایی علم و هنر مسلمانان و ایرانیها بود و هنوز اروپا در تاریكی به سر میبرد، حیثیت، معروفیت، بزرگواری و به قول امروزیها پرستیژ اجتماعی یك فرد در جامعه با كتابخانهی شخصی او و با تعداد و كیفیت كتابهایش اندازهگیری میشد. از نخبگان گرفته تا مردم عادی و شهروندان، مقیاس قضاوت سطح اقتصادی و اجتماعی یك خانواده را نوع و تعداد كتابهای آن خانواده تشكیل میداد. در سراسر سرزمینهای اسلامی از جنوب اسپانیا گرفته تا قاهره و بغداد، ری و جندیشاپور، مسلمانان قرون نهم تا سیزدهم میلادی در هر شهری كتابخانهی عمومی دایر كرده و آنجا را مركز و ثقل مطالعه و باشگاههای علمی، اجتماعی و ارتباطی خود قرار داده بودند. علاوه بر این هر مسجد و مدرسه و بیمارستانی كتابخانه داشت و جدیدترین اطلاعات و معلومات علمی و هنری در اختیار علاقهمندان قرار میگرفت.

ایران فاقد یك سامانهی توزیع و بازاریابی ملی است و اغلب ناشران و مراكز انتشاراتی با تولید و چاپ كتاب سر و كار دارند و نه توزیع و ترویج و بازاریابی و تبلیغ و فروش آن بین علاقهمندان و طبقات مختلف جامعه.
مسلمانان و برگزاری اولین نمایشگاه بینالمللی كتاباولین نمایشگاه بینالمللی كتاب توسط مسلمانان، حدود قرن دهم میلادی در بغداد تشكیل شد. «پیش كتابفروشها» اسم بازار كتابفروشها در بغداد بود كه در ناحیهی «باب البصره» واقع بود و در حدود یكصد مغازه و غرفهی كتابفروشی در آن وجود داشت. علاقهمندان به كتاب، نویسندگان، مترجمان، خطنویسان و كتابداران هر سال در اینجا تجمع كرده و همدیگر را ملاقات میكردند. در اینجا بود كه فیلسوف، شاعر، نویسنده و عالم از ایران مصر و اسپانیا در كنار یكدیگر به جستوجوی كتابهای جدید میپرداختند و همین جا بود كه دیگران به دنبال مجلات كهنه و قدیمی بودند. در اینجا و در همین زمان بود كه ابنالندیم، كتابفروش و دانشمند معروف و مؤلف كتاب «الفهرست» از مهمانان و دوستان خود پذیرایی میكرد و با آنها به گفتوگو میپرداخت. قرنهای بعد شغل كتابفروشی همراه شغل داروفروشی (به علت پیشكسوتی مسلمانان در علم پزشكی و داروسازی) از سرزمینهای اسلامی به اروپا انتقال یافت.
اغلب حاكمان اسلامی و ایرانی آن زمان همه كتابدوست بودند. علاوه بر كتابخانههای معمولی، كتابخانههای اختصاصی حكام و فرمانروایان، خزانهی علمی و هنری آنها را تشكیل میداد. دانشمند آلمانی دكتر زیگرید هونكه در كتاب «فرهنگ اسلامی در اروپا» مینویسد «یك كتابخانهی متوسط خصوصی یك فرد مسلمان در قرن دهم میلادی، تقریباً بیش از جمع كل كتابهای كتابخانههای اروپا كتاب داشت.» این عشق به كتاب و مطالعه بود كه تمدن اسلامی- ایرانی را رونق بخشید و امروز نیز این عشق به كتاب و مطالعه است كه میتواند آن پیشكسوتی قرون گذشته را بار دیگر احیا كند.